چه جاي ماه،
كه حتي شعاع فانوسي
درين سياهي جاويد كورسو نزند
به جز طنين قدم هاي گزمه سرمست
صداي پاي كسي
سكوت مرتعش شهر را نميشكند
.
به هيچ كوي و گذر
صداي خنده ي مستانه اي نمي پيچد
-
.كجا رها كنم اين بار غم كه بر دوش است؟
چراغ ميكده آفتاب خاموش است
!
صفحه قبل صفحه بعد
:: موضوعات مرتبط:
فانوس... ,
,
:: برچسبها:
m ,
r ,
s ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0